در سر من
انباری از راه های نرفته
با توست!
حالا یک بالش می خواهم
پر از پر
و یک دنیا خواب های ندیده.
* سید مرتضی حسینی *
در سر من
انباری از راه های نرفته
با توست!
حالا یک بالش می خواهم
پر از پر
و یک دنیا خواب های ندیده.
* سید مرتضی حسینی *
یادم باشد
جایی نروم که جز تو, آنجا نرود
نکنم نظر
به ستاره ای که مال تو نباشد
نخورم شرابی به جز در فنجانت
نچشم کامی به جز کامت
و به بوی نان مادرم قسم می دهم
آسمان را
که غروبت نیاید.
* سید مرتضی حسینی *
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز