پوشیدگی و عفت از دیدگاه اندیشمندان غربی
دیوید هیوم :
پاکدامنی ضامن بقای مقام پدری مردان برای فرزندانشان می باشد.
آلفرد هيچکاک:
«هيچکاک» فيلمساز مشهوري است. وي ميگوید: «من معتقدم که زن هم بايد مثل فيلمي پرهيجان باشد. بدين معني که ماهيت خود را کمتر نشان دهد و براي کشف خود، مرد را به نيروي تخيل و تصور زيادتري وادارد. بايد زنان پيوسته برهمين شيوه رفتار کنند. يعني کمتر ماهيت خود را معرض نمايش قرار دهند نشان دهند و بگذارند مرد براي کشف آنها بيشتر به خود زحمت بدهد. زنان شرقي تا چند سال پيش به خاطر حجاب و نقاب و روي بندي که به کار ميبردند خود به خود جذاب مينمودند و همين مساله، جاذبة نيرومندي بدانها ميداد. اما بتدريج باتلاشي که زنان اين کشورها براي برابري با زنان غربي از خود نشان ميدهند؛ حجاب و پوششي که ديروز بر زن شرقي کشيده شده بود، از ميان ميرود و همراه آن از جاذبة جنسي او هم کاسته ميشود».
- برتراند راسل ميگويد:
« از لحاظ هنر، مايه تاسف است که بآساني به زنان بتوان دست يافت و خيلي بهتر است که وصال زنان دشوار باشد، بدون آنکه غيرممکن گردد.»
- ويل دورانت ميگويد:
«آنچه بجوييم و نيابيم عزيز و گرانبها ميگردد. زيبايي به قدرت ميل بستگي دارد و ميل با اقناع و ارضا، ضعيف و با منع و جلوگيري، قوي ميگردد.خودداري از انبساط و امساک در بذل و بخشش، بهترين سلاح براي شکار مردان است. اگر اعضاي نهايي انسان را در معرض عام تشريح ميکردند، توجه ما به آن جلب ميشد، ولي رغبت و قصد به ندرت تحريک ميگردد. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حياست و بيآنکه بداند، حس ميکند که اين خودداري ظريفانه از يک لطف و رقت عالي خبر ميدهد.»
تقريباً همه، بر اين نكته تأكيد دارند كه حيا و عفت قدر و قيمت زن را بالا مي برد. تمام مردان اعم از خواستگار، شوهر، محارم و نامحرمان، به زن با حيا، احترام قائلند و زن بي حيا و بي آزرم را حقير مي شمارند.
وليام جيمز (روان شناس معروف آمريكايي):
زنان دريافتند كه دست و دلبازي مايه طعن و تحقير است و اين را به دختران خود ياد دادند.
ويل دورانت:
ويل دورانت حيا را كمين گاهي مي داند كه زن با استفاده از آن مي تواند همسر مورد نظرش را برگزيند يا مطابق دلخواهش اصلاح نمايد:
" حجب و حيا براي دختران همچون وسيله دفاعي است كه به او اجازه مي دهد تا از ميان خواستگاران خود، شايسته ترين آنان را برگزيند يا خواستگارش را ناچار سازد كه پيش از دست يافتن بروي، به تهذيب خود بپردازد. موانعي كه حجب و عفت زنان، در برابر شهوت مردان ايجاد كرده، خود عاملي است كه عاطفه و عشق شاعرانه را پديد آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.
راسل معتقد است:
حجاب و پوشش و دوری از اختلاط و آمیزش زن و مرد را امری میداند که اخلاقیون و مصلحان جوامع بشری برای استحکام نظام اجتماعی بشر ضروری دانسته و آن را به جامعه توصیه کردهاند. او پس از اینکه نبود تقوای جنسی را عامل تنزیه مرتبه و موقعیت زنان معرفی مینماید، میگوید: «از آنجا که اخلاقیون همه مرد بودند، زن در نظرشان به قیافه اغواگر جلوه کرد و چون زن اغواگر بود لازم بود که فرصت و امکاناتی را که برای اغوای مرد در اختیار داشت، به حداقل تقلیل یابد و در نتیجه، حصار محکمی از قید و محدودیت به دور زنان آبرومند کشیدند؛از لحاظ هنر، مایهی تأسف است که با آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد، بدون آنکه غیرممکن گردد
استاد مطهری : اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که از معاشرت، روش خاصی ر ا اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را زندانی کردن یا بردگی نمی توان نامید و آنرا منافی حیثیت انسان و اصل آزادی فرد دانست.
استاد رحیم پور ازغدی : اگر اسلام به زن می گوید حجاب داشته باشد می خواهد زن در جامعه حضور داشته باشد البته حضور انسانی، نه مؤنث.
سالی کلاین :
در حقیقت آنچه به دست آمد آزادی زیاد زنان نبوده بلکه مشروعیت بخشیدن زیاد بی بند و باری مردان بوده.
ایمانوئل کانت :
در عشق جنسی، معشوق را تنها به دید یک شی اشتها آور می نگرد. به محض اینکه معشوق در اختیار قرار گرفته شد و آن رغبت آرام گرفت، دیگر دور انداخته می شود، مثل دور انداختن لیموئی که کاملا مکیده شده یعنی رابطه جنسی به تنهایی و بدون عشق تحقیر طبیعت انسانی است.
ژان ژاک روسو :
شبیه شدن زنان به مردان، باعث تسلط مردان بر آنها می شود.
جرجی زیدان :
اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضعیت پیش از اسلام و حتی پیش از ظهور و دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده و تا اواخر قرون وسطی در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.